سوگ و سنگ 2
برای سنگ مزار شادروان " رضا معلّم " ، برادر مِه تَرِ استاد " علی معلّم دامغانی "
چو لاله همه لَختِ دل باد نوشش
شقایق که روشن شد از باده هوشش
مُدامش چو سروی در این شور بُستان
پَرندی ز آزادگی زیبِ دوشش
ندیدم از او من به جز مهربانی
به چشمان پُر شرمِ نرگس فروشش
نمی سوخت ، جز در غمِ زیر دستان
نمی ساخت ، جز با دلِ دُرد نوشش
کرامت ز طبع بلندش هویدا
نصایح ز آباء عِلوی به گوشش
ز خورشید ، میراثِ او ، روشنایی
ز تعلیم ، علم معلّم نیوشش
نُه از فروَدین ماه هشتاد و هفتم
فرو خُفت چون باده در خُمره ، جوشش
رضا بود از جان " رضا " ی " معلّم
چو شمعی فروزنده ، شرم از خُروشش
بخوان حمد بر خاک آزاد مردی
که هر دَم بُوَد صد سلام از سروشش
رضا پارسی پور
**************
#رضا_پارسی_پور
#سوگ_و_سنگ
#رضا_معلّم
#استاد_علی_معلّم_دامغانی
#دامغان
دوّم اُردی بهشت هزار و سیصد و هشتاد و هفت
رباعی / سرکویری...برچسب : نویسنده : baghebaran بازدید : 33