شیر آشیان

ساخت وبلاگ

شیر آشیان

کن چاره ی بیچارگان ای دستِ تقدیر

سیرند و ما را کرده اند از زندگی سیر

مادر اگر طفلی بزاید در سحرگاه

از غصّه و غم می شود طفلک به شب پیر

گمگشته و گُم کرده راهیم در بیابان

کو اختری تا سر زند زین شامِ دلگیر

غم روی غم بارد چو باران بر سرِ ما

رستم اگر آید شود اینجا زمینگیر

این شهر و این تو ، هر کجا خواهی نظر کن

بر دست و پای مردم است از فقر زنجیر

با حسرت از پیرانِ آبادی شنیدم

ویران شد این شیر آشیانِ خالی از شیر

وقتی " رضا " نانی میان سفره ای نیست

بر دوشِ کی باید نهادن دستِ تقصیر ؟!

رضا پارسی پور

**************

#غزل

#شیر_آشیان

#رضا_پارسی_پور

رباعی / سرکویری...
ما را در سایت رباعی / سرکویری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baghebaran بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:13